سفارش تبلیغ
صبا ویژن

حجاب تلالو شبنم برچهره گل

بهترین زنان از نظر حضرت زهرا(ع)

«قال فاطمه(ع): خیر النساء ان لا یرین الرجال و لا یراهن الرجال. فقال رسو الهه صلی الله علی و آله: انها منی»

فاطمه زهرا(س) فرمود:

بهترین زنان کسانی هستند که نه آنها مردان را و نه مردان آنها را ببینند.

پس از بیان این جملة از حضرت زهرا(س) رسول خدا(ص) فرمود: فاطمه از من است.

حضرت علی(ع) فرمود:

 «قال لنا رسول الله(ص) ای شیء خیر للمراه؟ فلم یجبه احد منا؛ فذکرت ذلم لفاطمه(ع) فقالت: ما من شیء خیر للمراه من ان لاتری و لایراها؛ فذکرت ذلک لرسول الله(ص): فقالت: صدقت انها بضعه منی».

رسول خدا(ص) از ما پرسید بهترین چیز برای زن چیست؟

هیچ کس از ما پاسخ رسول خدا(ص) را نداد تا این که این موضوع را خدمت فاطمه(س) گفتم. حضرت در جواب فرمود: بهترین عمل برای زن آن است که نه مردی را ببیند و نه مردی او را ببیند.

مردی چون این سخن فاطمه(س) را به رسول خدا(ص) عرض کردم رسول خدا(ص)فرمود: فاطمه، پاره تن من است.

به طور کلی زن، هرگاه در مقابل نامحرم قرار می‌گیرد، باید از هر رفتاری که نظر بیگانه را به وی جلب و او را تحریک می‌کند اجتناب ورزد، مخصوصاً در مراکز و مکانهایی که زن و مرد با هم کار می‌کنند باید بیشتر مراعات نمود و سعی شود تا جایی که ضرورتی نباشد زن و مرد نامحرم در یک اتاق و بلکه بک اداره و... با هم کار نکنند و برای جلوگیری از این گونه امور، می‌توان رئیس، معاون و کارمندان این گونه مراکز را از زنان قرار داد. برای مشاغل تخصصی، از زنان متخصص بهره برد یا تربیت کرد، مگر کارهایی که از عهده بانوان خارج باشد.

تله شیطان

رسول خدا(ص) در بیعت زنان با ایشان شرط کرد که: «ان لا یحدثن مع الرجال الا اذا محرم»

با مردان سخن نگویی، مگر اینکه محرم شما باشند.

امام محمدباقر(ع) فرمود:

«محادثه النساء من مصائد الشیطان».

سخن گفتن با زن نامحرم، از دامهای شیطان است.

رسول خدا(ص) فرمود:

«من کان یومن بالله و الیوم الاخر، فلا یبیت فی موضع یسمع نفس امراه لیست له بمحرم».

کسی که ایمان به خداوند سبحان و روز قیامت دارد، شب را به صبح نمی‌کند در مکانی که نفس زن نامحرم را بشنود.

امام جعفرصادق(ع) فرمود:

«فیما اخذ رسول الله البیعه النساء ان لایحتبین و لایقعدن مع الرجال فی الخلاء».

از جمله بیعت‌هایی که رسول خدا(ص) از زنان گرفت این بود که در خلوت با مردان مسافرت و نشست و برخاست نکنند.

درسی بزرگ از حضرت فاطمه(س)

اسماء بین عمیس می‌گویدکه روزی حضرت فاطمه(س) به من فرمود: من از کار مردم مدینه که زنان خود را بعد از مرگ به صورت ناخوشایندی برای دفن می‌برند و تنها پارچه‌ای بر او می‌افکنند که حجم بدن از پشت آن نایان است- ناخرسندم.

من گفتم: در سرزمین حبشه چیزی دیده‌ام که با آن جنازة مردگان را حمل می‌کردند.

سپس اسماء شاخه‌هایی از درخت نخل را برداشت و به صورت تابوت مخصوصی درآورد و گفت: مردم حبشه بر روی چوبهایی اینچنین پارچه‌ای می‌افکندند و جسد را درون آن می‌گذارند، به گونه‌ای که حجم بدن پیدا نبود.

هنگامی که بانوی بزرگ اسلام آن را مشاهده کرد فرمود: بسیار خوب و عالی است و هنگامی که من از دنیا رفتم مرا با آن بردارید.

امام صادق(ع) فرمود:

«اول من جعل له النعش فاطمه بنت محمد(ص)»

اولین کسی که دراسلام تابوت برای جنازه مطهرش قرار داده شد، حضرت فاطمه(س) بود.

این عباس می‌گوید: وقتی حضرت فاطمه(س) مریض شد، به اسماء فرمود: جنازه مرا طوری حمل نکنید که حجم بدنم پیدا باشد. اسماء بنت عمیس تابوتی از شاخه‌های درخت خرما برای آن حضرت درست کرد. و این اولین تابوت در اسلام بود. وقتی حضرت زهرا(س) آن را دیدند، »فتبسمت و ما رایتها متبسمه الا یومئذ ثم حملناها فدفناها لیلا». لبخندی زد که بعد از رحلت رسول خدا(ص) تا آن روز او را چنین خوشحال ندیده بودیم.

سپس جنازه مطهرش را شبانه حمل و دفن نمودیم.

گفتاری از دختر عالی مقام حضرت امیرالمومنین(ع) حضرت زینب(س) در شام خطاب ه یزید فرمود:

«امن العدل یابن الطلقاء، تخدیرک حرائرک و امائک و سوقک بنات رسول الله سبایا، قد هتکت ستورهن و ابدیت وجوههن، تحدو بهن الاعداء من بلد الی بلد و یستشرفهن اهل المناهل و المناقل و یتصفح وجوههن القریب و البعید و الدنی و الشریف؟»

ای پسر آن کسی که جد من اسیرش کرد و سپس آزادش فرمود: آیا این عدالت است که زنان و کنیزان خود را در پناه پرده و مکان مناسب قرار دهی؛ ولی دختران رسول خدا(ص) را در حال اسیری به این و آن سوی بکسانی. و پرده و پوشش آنها را از بین ببری و چهرهایشان را نمایان کنی و دشمنان آنها را شهر به شهر ببرند و بومی و غریب به آنها چشم بدوزند و دور و نزدیک صورتهای آنها را ببینند؟!

شگفتا، حضرت زینب(س) در میان آن همه مصایب کمرشکن که دید، به نداشتن حجاب اشاره می‌کند و آنچه او را زجر می‌دهد و دلش را می‌گدازد ناپوشیدگی چهرة آنان و نگاه نامحرمان به ایشان است.

ام کلثوم نیز خطاب به شمر گفت:

«اذا دخلت بنا البلد فاحملنا فی درب قلیل النظاره و تقدم الیهم ای یخرجوا هذه الرووس من بین المحامل و ینحونا عنها فقد خزینا من کثره النظر الینا و نحن فی هذه الحال»

هنگامی که ما را به شهر شام بردی از دری وارد کن که کمتر تماشاگر آنجا باشند تا به ما کمتر بنگرند. و بگو تا این سرهای «شهدا» را از بین کجاوه‌های بیرون ببرند تا مردم متوجه سر ما نشوند و به ما نظر نیفکنند. زیرا ما در اثر نگاه نامحرم بسیار رنج و عذاب کشیدیم.

درسی از دخترکی والا مقام

بعد از انکه سالار شهیدان(ع) و اصحاب بافوایش به شهادت رسیدند، دشمن پلید به خیمه‌های اهل بین امام حسین(ع) حمله کرد و آنها را از هم درید و به آتش کشید و خانوادة آن حضرت را مورد ضرب و جرح قرار داد تا جایی که چادر و زینت همسر و دختران امام حسین(ع) را ربودند. بعد از این حادثه و مصیبت بزرگ، دختر امام حسین(ع) به بالای سر پدربزگوار خود آمد و به درددل پرداخت و خطاب به سیدالشهدا(ع) گفت:

«یا ابتا انظر الی روستا المکسفه و الی اکبادنا الملتهفه و الی عمتی المضروبه».

بیا بنگر که دشمن چه برسرما آورده، سرهایمان برهنه و بدون پوشش مانده است، جگرهایمان آتش گرفته و عمه‌ام زینب(س) را کتک زده‌اند.

دخترک امام حسین(ع) با اینکه شهادت پدر گرانقدر و عموی بزرگوارش حضرت ابوالفضل(ع) و برادرانش و...، اسیری در دست دشمنانی مثل عمربن سعد، شمر و هزاران جنایتکار و درندة دیگر، اهانت و ضرب و جر آنها، به آتش کشیدن خیمه‌ها و به سرقت رفتن اموال، تشنگی، گرسنگی و صدها مصایب دیگر، جگر او را آتش می‌زند و سراسر وجودش را به درد می‌آورد. چیزی که بسیار پراهمیت‌تر است و به ساحت مقدس امام حسین(ع) از آن شکوه می‌کند، برهنه شدن سر اوست.

معنای حجاب در کلام رهبر عظیم الشان انقلاب

مساله حجاب به معنای منزوی کردن زن نیست. اگر کسی چنین برداشتی از حجاب داشته باشد، این یک برداشت کاملاً غلطی است. مساله حجاب به معنای جلویگری از اختلاط و آمیزش، بی قید و شرط زن و مرد در جامعه است. زیرا آمیزش و اختلاط بی‌قید و شرط هم به ضرر جامعه و هم به ضرر زن و مرد به خصوص به ضرر زن است.

نامه‌ای از فرانسه

فرانسه را به اصطلاح مهد آزادی می‌دانند، اما به تازکی در این کشور آزاد بسیاری از دختران مسملان به خاطر حفظ حجاب از مدارس اخراج شده‌اند!

از جمله دخترانی که از مدرسه فرانسه برای رعایت حجاب خود و خواهر 15ساله‌اش اخراج شده‌اند راضیه نادران که ده سال بیشتر ندارد می‌باشد. وی در نامه‌ای چنین می‌نویسد:

روزها می‌گذشت و من به مدرسه می‌رفتم و هر روز مدیر برای پدرم نامه می‌فرستاد و از او درخواست می‌کرد اجازه دهد تا من بی‌حجابی به مدرسه بروم.

فکر می‌کردم که من حجابم را به اجبار پدرم، رعایت می‌کنم!

در آخرین نامه‌ای که در 7نوامبر(16آبان) نوشت گفت: اگر راضیه روسریش را در نیاورد دیگر حق مدرسه آمدن ندارد!

این نامه را صبح به من داده بود و بعدازظهر وقتی برای آوردن کتابها و دفترهایم به مدرسه رفتم دیدم مثل فرمانده پادگان با تنی چند از معلمان جلوی در ایستاده بود و به خیال اینکه من می‌خواهم به کلاس بروم با عصبانیت و خشونت گفت:

نه، نه راضیه!

من در آن موقع ناراحت شدم و بغض گلویم را فشار می‌داد ولی با این حال به او گفتم: من برای برداشتن کیف آمده‌ام!

من از آن روز دیگر به مدرسه نمی‌روم و در خانه درسهای ایرانیم را ادامه می‌دهم، اما این برخورد بد و بی‌ادبانه مدیر را هرگز فراموش نمی‌کنم.

من تا به حال چند مصاحبه داشته‌ام. در جواب خبرنگار شبکه 3تلویزیون فرانسه که پرسید آیا به حجابم ادامه می‌دهم یا نه، گفتم: حجاب در اسلام از 9سالگی برای ما دختران واجب است. من از 9سالگی چادر به سر کردن و تا آخر عمر هم به سر خواهم کرد.

من بازی کردن با بچه‌ها و مدرسه رفتن را دوست دارم ولی دینم و حجابم را از همه چیز بیشتر دوست دارم و حاضرم در خانه تنها باشم با خدا تنها باشم ولی خدا از من راضی باشد و به دخترهای مسمان می‌گویم که از این سروصداهای فرانسویها و سیاستهای ضد اسلامیشان نترسند و به مبارزه خود ادامه دهند که حتماً پیروزی از آن ماست.

راضیه نادران، 10ساله

از کلرمون فرانسه

    

 



نوشته شده در جمعه 89 خرداد 7ساعت ساعت 4:55 عصر توسط یکی از بندگان خدا| نظر بدهید

مرجع دریافت قالبها و ابزارهای مذهبی
By Ashoora.ir & Night Skin