آرایش برای همسر انسانها فطرتاً زیبادوست و طینت طلباند، اما زن از آنجا که مظهر جمال و محبوب بودن است، علاقة او به زیور، آرایش و خودنمایی بیشتر از مرد میباشد و از طرفی مرد نیز میخواهد همسرش را آراسته به زیور و آرایش ببیند. به عبارت دیگر خالق هستی به منظور حفظ و استحکام بنیان خانواده، طبیعت زن را هلاقمند به زیورآلات و آراستن خویشتن قرار داد تا در پرتو آن، عشق و دلدادگی همسرش را بیشتر کرده و محبوبیتش نزد او همیشگی باشد و در نتیجه مرد نسبت به خانواده و تعهدهایش وفادار بماند. از طرف دیگر زن را به سلاح عفاف و حیا مجهز نمود تا تعدیل و کنترلکنندة خصلت زینتخواهی و خودنمایی او باشد. بدیهی است اگر این عفت و حیای زن نابود یا کاسته شود، در خودآرایی و جلوهگری راه افراط و زیادهروی را خواهد پیمود و این عمل به خارج از خانه و ایجاد تحریک جنسی در جامعه کشیده خواهد شد، که از عواقب خطرناک آن انحطاط و سقوط مقام معشوق و محبوب بودن زن و فروریختن بنیان خانواده یا ایجاد اختلاف و شکاف میان آنها میباشد. تاکید اسلام به زیباسازی زن و شوهر برای یکدیگر به ویژه خودآرایی زن در محیط خانواده و قراردادن ثواب و پاداش و فضیلتهای زیاد برای آن، مبتنی براین نیاز زن و مرد است تا در پرتو تامین درست آن، از تعدی، انحراف، بیراهه رفتن و خودنمایی در جامعه جلوگیری شود. حیا در کلام دانشمندان غیرمسلمان باتوجه به فضای حاکم برجهان شهوت زدة امروز، اعتراف دانشمندانی که نگرش دینی ندارند به حسن موضوعی مانند حیا بیانگر اهمیت خاص و انکار ناپذیر آن است. البته ما نمیگوییم تمام دانشمندان غعیرمسلمان به ضرورت حیا متعرف هستند، ولی اعتراف تعداد اندکی از آنان نیز قابل توجه است. ویل دورانت، دانشمند آمریکایی میگوید: «حیا یکی از بهترین صورتهای روحی عشق است و تا شکوه درخشندگی بیمانندی بالا میرود و گاهی برعجیبترین دواعی نفسانی غالب میگردد». پرفسور «اسوالد شوارتز»، پزشک و روانشناس اتریشی، در کتاب «روانشناسی جنسی» خود مینویسد: «علاوه بر مردم شناسی، تجزیه و تحلیل روانشناسی نیز ثابت میکند که احساس شرم یکی از صفات عمده نوع بشر است، هیچ قبیلهای هر قدر هم بدوی باشد، دیده نشده است که از خود شرم بروز ندهد، بچههای کوچک نیز شرم دارند. در طی دوران رشد بشر و همچنین در خلال رشد افراد بر وسعت موضوعاتی که مورد حمایت شرم قرار میگیرد، افزوده میشود، حمایت وظیفة مخصوصی است که برعهدة شرمگذارده شده است». او در ادامه مینویسد: «بعد از جنس که اصل و هسته است، شرم از کل شخصیت ما، نه در شکل منحط آن مثل خودپرستی، بلکه در معنای صحیح «قدرخودشناسی» حمایت میکند». «مونتسکیو»، دانشمند فرانسوی، در کتاب مشهور خود که با نام «روحالقوانین» به فارسی ترجمه شده است، فصلی با عنوان «حجب و حیای طبیعت» دارد و در ضمن بیان اهمیت حیا و لزوم حفظ آن مینویسد: «حجب و حیا و خودداری مطابق قوانین طبیعت است». دکتر «فلاسن»، استاد دانشگاه روچستر، میگوید: «خجالت کشیدن از کارهای زشت و حیا علامت سلامت است». حیا در کلام دانشمندان مسلمان بسیار بعید است بتوان یک دانشمند مسلمان متعهد اعم از شیعه و سنی پیدا کرد که دربارة حیا مطلبی نوشته یا گفته باشد و از آن بدگویی کرده یا حتی در ستایش آن سخنی نگفته باشد؛ مگر آنجا که سخن از حیا به معنای «کمرویی» بوده است. سخنان علما و دانشمندانی، مانند: علامه مجلسی در کتابهای «مراتالعقول»، «عینالحیات»، و «بحارالانوار» و نیز سخنان علامه آمبی در «نفایس الفنون»، جرجانی در «تعریفات»، علامه راغب اصفهانی در «مفردات»، ابنمنظور در «لسانالعرب» شهید مطهری در کتابهای «مسئلة حجاب و اخلاق جنسی» و دیگران حاکی از نگرش مثبت آنان به «حیا» و تاکید برنقش مثبت آن در زندگی انسان است. از آنجا که در مبحث «تعریف حیا» در چند صفحة آینده به صورت ضمنی با دیدگاه این دانشمند در مورد جایگاه و اهمیت حیا آشنا میشویم و از طرفی نقل سخنان این بزرگواران بحث را طولانی خواهد کرد. به بیان دیدگاه یکی از صاحبنظران و نویسندگان مسلمان معاصر اکتفا میکنیم. دکتر حداد عادل میگویند: «شرم یکی از صفات مخصوص انسان است و انسان تنها حیوانی است که اصرار دارد دست کم بعضی از اندام خود را بپوشاند؛ اگر سخن گفتن، منطق داشتن و وجدان داشتن که از جمله تفاوتهای انسان با حیوانات است، برای انسان «کمال» محسوب میشودو به او ارزش میبخشد، چرا احساس شرم (که مخصوص انسان است) کمال محسوب نشود». حیا در کلام معصومین(ع) آنچه در زیر میخوانید خوشهای است زرین از کلام معصومین(ع) پیرامون حیا: · حیا مجسمة خوبیها: پیامبر(ص): «لوکان الحیاء رجلا لکان صالحاً»: اگر حیا به صورت مردی مجسم میشد، هر آینه مردی صالح و نیکوکار بود». · سراسر خوبی: پایامبر(ص): «الحیاء خیرکله؛ حیا سرتاپا خیر و خوبی است». · شکوفة ایمان: امام علی(ع): «الایمان شجره اصلها الیقین و فرعها التقی، و نورها الحیاء و ثمرها السخاء، ایمان درختی است که ریشهاش یقین، شاخهاش پرهیزگاری، شکوفة آن حیا و میوهاش بخشندگی است». · کلید همه خوبیها: امام علی(ع): «احسن ملابس الدنیا الحیاء: زیباترین جامة دنیا، حیاست». · برشما باد رعایت حیا: اما صادق(ع) نامهای به اصحاب خود نوشتند و سفارش کردند، پوسته آن را بخوانید و از نظر بگذرانید. ایشان در نامه خویش این عبارت را بیان نمودند: «علیکم بالحیاء و التنزه عما تنزه عنه الصالحون قبلکم: برشما باد (ملزم باشید) به رعایت حیا و پاک ماندن از آنچه مردمان صالح پیش از شما از آن پاک ماندهاند». · نور: امام صادق(ع): «الحیا نور جوهر صدر الایمان: شرم نوری است که گوهر آن عالیترین درجة ایمان است». · ویژة انسان: امام صادق(ع): «ای مفضل، در آنچه خداوند بزرگ مرتبه و بی نیاز در میان آفریدگان، تنها انسان را به آن آراست بنگر، مقصودم «حیا» است. · سرآمد مکارم اخلاقی: امام صادق(ع) میفرمایند: «بزرگواریهای اخلاقی ده چیز است:... راستی با مردمان، راسنگویی زبان، امانتنداری، پیوند با خویشان، مهماندوستی و نیکویی نمودن با او، طعام دادن به سائل، پاداش دادن به خاطر انجام کارها، خودداری از سرزنش همسایه و سر همة این بزرگواریها حیاست». · بر بیحیایی خود باید گریست: امام صادق(ع): «به درستی که خداوند عزوجل پیامبران را به مکارم اخلاق اختصاص داده است. پس هر کس(این مکارم)در او وجود دارد، خدا را براین نعمت سپاس گوید و هر کس در او وجود ندارد، باید به درگاه خدا تضرع و زاری نماید و این مکارم اخلاقی را درخواست کند». راوی سوال نمود: فدایت شوم این صفات چیست؟ فرمودک ورع(پارسایی)، قناعت، صبر، شکر، بردبای، حیا، سخاوت، شجاعت، غیرت، راستگویی در گفتار و ادای امانت». با مراجعه به متون دینی بخوبی روشن میشود که چرا برای فقدان صفت حیا باید به درگاه خدا تضره و زاری شود. سلمان فارسی، شاگرد برجستة مکتب وحی، میگوید: «هرگاه خدا بخواهد بندهای را هلاک کند، حیا را از او میگیرد، پس آنگاه خدا را ملاقات نمیکند، مگر به صورت خیانت کننده و خیانت شونده و هرگاه چنین باشد از او (صفت) امانتداری گرفته میشودو هرگاه این صفت از او گرفته شد، خدا را ملاقات نمیکند مگر تندخو و سنگدل و هرگاه چنین شد ریسمان ایمان از او گرفته میشودو هرگاه ریسمان ایمان از او گرفته شد، خدا را ملاقات نمیکند، مگر به صورت شیطانی لعنت شده». · محرومیت بیحیا از بهشت: پیامبر(ص) میفرماید: «به درستی که خدا بهشت را برهر فحاش بد دهن و کمحیا که اهمیت نمیدهد چه بر زبان میآورد و در حق او چه میگویند حرام کرده است». · کم حیایی و کفر: پیامبر(ص) میفرماید: «قله الحیاء الکفر: کمی حیا، کفر است». حیا در قرآن قرآن مجید هنگام بازگویی داستان دختران شعیب و حضرت موسی(ع) میفرماید: «جائت احداهما تمشی علی استحیاء: یکی از آن دو دختر در حالی که با حیا راه میرفت، آمد. علامه طباطبایی در تفسیر این آیه میفرماید: «اینکه خداوند کلمة استحیاء را نکره و بدون الف و لام آورده، برای رساندن عظمت آن حالت (یعنی حیا) بوده است و منظور از اینکه «راه رفتنش براستحیا بوده» این است که عفت و نجابت از طرز راه رفتنش پیدا بوده است.» علامه مجلسی نیز در توضیح این بخش از آیه میفرماید: «یعنی آن دختر باحیا و آن گونه که عادت زنان باحیاست راه میرفت و نیز گفته شده است با آستین لباس، صورت خود را پوشانده بود». با دقت در این آیة شریفه، اهمیت حیا فهمیده میشود، زیرا اگر اهمیتی نداشت (ظاهرا) لزومی نداشت خداوند آن را متذکر شود آن هم با عبارتی که بیانگر عظمت این حالت است؛ به این معنا که اگر حیا مانند سایر حالات، معمولی و کماهمیت بو، ذکر آن لغو و بیفایده بود. حیا در ادیان الهی بیمناسبت نیست اکنون که دیدگاه اسلام پیرامون حیا مطرح شد، دیدگاه برخی ادیان دیگر(که ریشة الهی داشتهاند) نیز مطرح شود. در انجیل، کتاب مقدس مسیحیان آمده است: «و زنان نیز به لباس مزین به حیا و پرهیز(نه به گیسوها، طلا، مروارید یا رختهای گرانبها) خود را بیارایند». همچنین آمده است: «... با جوانان چون برادران رفتارنما و با پیره زنان چون با مادران؛ و با زنان جوان چون با خواهران با کمال حیا». در برخی از کتب زرتشتیان نیز به این موضوع مهم اشاره شده است؛ به عنوان نمونه در قسمتی از اندرزهای «آورباد ما را سپند» موبد موبدان چنین آمده است: «دختر شرمگین [خود] را دوست بدارد و او را به مردی هوشیار و دانا به عروسی ده... با زن فرزانه و شرمگین عروسی کن و او را دوست بدار». ممکن است کسی وضعیت فعلی پیروان ادیانی مانند مسیحیت را دلیل بر بیتفاوتی این ادیان نسبت به صفت حیا بداند، ولی واقعیت چنین نیست، زیرا رویة فعلی آنان، هم با دستوران دینیشام سازگار نیست هم با رویة مسیحیان گذشته هماهنگی ندارد. ویل دورانت در «تاریخ تمدن» طی تصویری که از برگزاری اعیاد مسیحیان و ایام شادی وتفریح آنان ارائه میدهد، مینویسد: «چادر و روبند برای همگامن حتی برای خانمهای اشراف ضروری بود و در اعیاد نیز کسی آن را کنار نمیگذاشت... و حتی برای تفریح با حجب و حیای کامل در مجالس انس یا گردشهای دور از اغیار شرکت میجستند». «حیا یک ویژگی شخصیتی است که باعث میشود، فرد نسبت به وقوع کاری که آن را زشت میداند نوعی احساس بازدارنده یا ناراحتکننده داشته باشد».
By Ashoora.ir & Night Skin