خودآرایی و خودنماییهای ساده لوحانه خودآرایی و خودنمایی نابهجای برخی دختران علاوه براین که برخلاف شرافت نفس و شخصیت و مقام محبوب بودن آنان است، غالباً باعث میشود که در دام مردان هوسباز فرو غلتند و حداقل نتیجهای که عایدشان خواهد شد متوجه کردن چشمان ناپاک و جذب دلهای بیمار به سوی خویش است. قرآن کریم نه تنها امر به پوشش کامل و حجاب عفیفانه فرموده، بلکه از صحبت کردن زنان با ناز و عشوه و تحریکآمیز نیز نهی نموده تا مبادا بیماردلان در آنها طمع کنند: (فلا تخضعن بالقول فیطمع الذی فی قلبه مرض و قلن قولا معروفا)؛ با نرمی و هوسانگیز سخن نگویید که بیماردل[در شما] طمع کند و به شیوهای پسندیده که در نظر عقل و وحی به رسمیت شناخته شده سخن گویید. طبق آیة کریمه، خودآرایی و نمایان کردن گردن، سینه، موها و...، سخن گفتن با ناز و کرشمه و خلاصه هر عملی که هوسانگیز و تحریککنندة غریزة حیوانی در مردان بشود حرام است و زنانی که این رفتارهای منافی عفت را مرتکب میشوند و بادهن کجی و بیاعتنایی به وحی الهی، درصدد به دست آوردن همسر، محب و دلدادة خود هستند، بیمار دلانیاند که دلهای مردان همسنخ و هماندیشة خود را بوده و جذب خود میکنند؛ از همین رو محبت و علاقه آنها نمیتواند برپایة انسانیت و عقلانیت باشد در نتیجه در ازدواج شکست میخورند. ازدواج سالم و موفق، پیوندی است که براساس جذب و گرایش انسانی و عشق و راستین و همسر خواهی صورت بگیرد، نه برپایة تمایلات شهوانی و عشق دروغین. چه فرق بسیاری است بین آن پیوندی که به خاطر شخصیت زن و سجایای نیک اخلاقی و عواطف پاک انسانی او شکل بگیرد، با پیوندی که به جهت خودبینی و شهوتطلبی مرد تحقق یابد؛ پیوند و عشقی که برمبنای فطرت و عقل سلیم و فضایل انسانی باشد، رمز ماندگاری و استحکام بنیان خانواده و پایه تربیت فرزندان راست کردار و صالح است، اما عشق کاذب و برخاسته از شهوت و خویشتن پرستی، به تدریج و در سایة چندبار وصال و ارضای غریزه از بین میرود و هرگز نمیتواند مبنای زندگی سالم و بستر فرزندان شایسته باشد. اساساً محبت زیربنای ارتباطهای زوجین است، اگر زیربنا سست و زوالپذیر باشد؛ یعنی محبت و عشق، نفسانی و غریزی باشد، روبنا که همان ارتباطهای زن و شوهر میباشد نیز نفسانی و غیرانسانی و برمبنای خودخواهی و خودپرستی خواهد بود. اگر برخی از مردان در خانه منش استبدادی و خوی تحقیرآمیز دارند، به همین جهت است. بنابراین زنانی که از راه نادرست خودنمایی، درصدد به دست آوردن قلب همسر موردنظر و دلخواه خود هستند، باید بدانند در درجة اول خود را فریب داده و شخصیت، آینده و نسل خود را تباه میسازند. به همین دلیل در فرهنگ آسمانی، انسانهایی که دیگران را با مکر و حیله فریب میدهند، قبل از هرچیز خود را مکر کرده و گمراه میکنند، زیرا تصمیمهای ناروا و رفتارهای فریبنده، برخلاف سرشت و روح آنهاست؛ از این رو ابتدا اندیشه و خرد خود را اسیر هوس نموده و وجدان پاک خود را فریب میدهند و فطرت و انسانیت خویش را فدای شهوت میکنند؛ در نتیجه در درون خود به انواع زشتیها و پلشتیهای بدبو و معفن آلوده گشته و آنگاه آن بوی تعفن به دیگران هم سرایت کرده گمراهشان میکند؛ قرآن به عنوان یک اصل و قانون کلی میفرماید: (ان احسنتم احسنتم لانفسکم و ان اساتم فلها)؛ اگر نیکویی کنید به خود نیکویی کردهاید و اگر بدی کنید برخود کردهاید. و در آیة دیگر میفرماید: (و ما یخدعون الا انفسهم و ما یشعرون)؛ آنان فریب نمیدهند مگر خویشتن را ولکن خود نمیفهمند. علاوه بر این، غالباً پس از ازدواجهای این گونه، مردان جوان خود را فریب خورده دانسته، درصدد انتقامجویی و رفتارهای خشونتآمیز بر میآیند تا به گمان خود، خویشتن را تسکین و آرامش دهند و این بدان جهت است که عاشق و دلداده در محبت و عشق، موجودیت و جان محبوب خود را نثار معشوق خویش میکند، آنگاه هیجان عشق با روشن شدن ناشایستگی محبوب فروکش کرده و کمکم به کینه و دشمنی مبدل میگردد، چرا که خود را بازندهای احساس میکند که فریب ظاهر آراسته شده و نماش جاذبههای زنانه را خورده است. قرآن کریم برای کسانی که نیاز به ازدواج و همسر دارند، اما شرایط و اسباب آن فراهم نیست، چه به خاطر مشکلات مالی و اقتصادی و چه نبود خواستگار شایسته برای دختر و نبودن زن موردپسند برای پسر و همانند اینها، از یک سو به همة مسلمانان به ویژه خویشاوندان، نزدیکان و همسایگان خطاب میکند که وسیلة ازدواج مردان و زنان بیهمسر را فراهم کنید. اگر باهمه تلاشها، شرایط و موقعیت ازدواج آماده نشد یا دیگران در این راستا به وظیفة خود عمل نکردند، باید افراد بیهمسر راه عفت و تقوا را پیشه کنند. در این مدت مراقب باشند که در پیشگاه خدای حاضر و ناظر، به اعمال ناشایست از قبیل خودنمایی یا آلودگیهای جنسی تن در ندهند، تا خداوند توانا با کرم و بخشش خود آنان را بینیاز نموده و موانع ازدواج آنان را برطرف و وسایل تشکیل زندگی مشترک را مهیا نماید؛ چنانکه میفرماید: (وانکحوا الایامی منکم و الصالحین من عبادکم و امائکم ان یکونوا فقراء یغنهم الله من فضله و الله واسع علیم* ولیستضعفف الذین لایجدون نکاحا حتی یغنیهم الله من فضله)؛ عزبهایتان-مردان بیزن و زنان بیشوهر را و شایستگان از بندگان و کنیزان خود را همسر دهید، اگر تنگدست باشند خداوند آنان را از بخشش خویش بینیاز میگرداند و خدافراخی بخش و داناست. و آنان که [وسیلة] زناشویی نیابند باید خویشتنداری و پاکدامنی پیش گیرند تا خداوند از لطف و بخشش خود بینیازشان گرداند. و از سوی دیگر، الگوهای والا و راستین عفاف و پاکدامنی همانند حضرت یوسف(ع) و حضرت مریم(ع) را برای آنان که در جستوجوی خوشبختی و سعادتاند، ذکر میفرماید. برهمین اساس در آیات و روایات دستور توکل به خدای مهربان و دعا و درخواست فراهم نمودن وسایل و شرایط ازدواج با همسر شایسته را بیان مینماید. به خصوص سفارش به خواندن دورکعت نماز و حمد و سپاس زیاد خدای سبحان و صلوات برپیامبر و اخل بیت او(ع) و آنگاه دعا و درخواست لطف و فضل الهی شده است؛ در این صورت خداوند او را به آن چه خیر صلاح اوست بینیاز میکند، هرچند به تاخیر ازدواج و القای بیشتر محبتش در قلب او واعطای صفات پسندیده و کمالات از جمله صبر و استقامت و رضا و تسلیم و درنتیجه رشد و صلابت روحی و معنوی باشد. بنابراین وعدة حتمی الهی برآن است که افراد محروم از ازدواج، به هر دلیلی که باشد، مشمول فضل و کرم واسعة الهی شده و مشکلاتشان برطرف و نیازهایشان برآورده خواهد شد و وعدة خداوند تخلفپذیر نیست: (ان الله لایخلف المیعاد)، هیچکس هم از او راستگوتر و صادقتر در سخن نیست: (و من اصدق من الله قیلا). بنابراین فقر و تنگدستی خود یا خواستگار نباید بهانهای برای ترک ازدواج باشد، چرا که وعده خداوند براین است که شما ازدواج کنید تا به فضل خود شما را بینیاز و فقرتان را برطرف نمایم. در غیر این صورت سوءظن به خدای سبحان برده است و متأسفانه بعضی برخلاف آیه فوق، اول گشایش و رفع فقر را طلب میکنند تا سپس ازدواج نمایند. البته حرکت و تلاش و کوشش مردان جوان برای تامین خانواده خویش و داشتن یک زندگی آبرومندانه ضروری است و نباید از آن غفلت ورزید. دخترم: اگر میهمان شما در حضورتان به شما بیحرمتی کند! دربارة او چه قضاوت خواهید کرد؟ دنیا خانه و ملک خداوند است و ما میهمان اوییم، آیا برخلاف ادب نیست که همواره روزی آن میزبان کریم را بخوریم، اما در حضور او، آن هم با نعمتها و جاذبهها و وجودی که از آن اوست، به پیشگاه مقدسش بیحرمتی کنیم؟! او نه تنها شکر الطاف بیپایان او را نکرده و برخی از آنها را در نافرمانی او بهرهبرداری کنیم، بلکه کتاب او، قرآن را محجور و منزوی نموده و خلق او را به انحراف کشانیم؟! پس بیایید از ملک و ضیافت و حضور او خارج شوید آن گاه هرچه خواستید گناه کنید و یا لااقل هنگامی که ملکوتالموت برای قبض روح شما آمد او را از خود دور سازید و اگر مامور جهنم خواست شما را وارد آتش کند داخل نشوید. اگر چنین تواناییهایی در شما هست هرچه میخواهید به گناه بزرگ بدحجابی و خودنمایی و... دامن زنید! به علاوه به هنگام بیماریها، سختیها و مشکلات، حاجت و دعا چهه کسی شما را شفا داده و مشکلات شما را برطرف و درخواستهایتان را اجابت نموده است؟ و بعد از این از چه کسی انتظار دارید؟ در حالی که همان خدایی که وعدة استجابت دعای شما را داده مشروط به ایمان و عمل صالح و پذیرش دعوت خود نموده است. راستی ما چقدر سخنان خداوندمتعال را گوش میدهیم و بنده خوبی برای او هستیم که انظتار داریم آن ذات مقدس، دعا و خواسته ما را گوش کرده و ترتیب اثر دهد، با این که ذرهای به طاعتها و عبادتهای ما نیاز ندارد، او کمال محض است و هرچه هست برای رشد شخصیت و کمال ماست. آیا کسی که نعمتها و مواهب الهی را در مسیر صحیحی که خداوند فرموده به کار میبرد با کسی که ناسپاسی و کفران نعمت کرده و آن را برخلاف رضای او به کار میبندد یکسان میباشند؟ قطعاً فرد اول لیاقت خود را برای استمرار بهرهمندی از آن نعمت و افزایش ان نشان کیدهد، لذا وعدة الهی مبتنی بر افزون شدن نعمت برسپاسگزاران مشمول حال او میشود، اما فرد دوم عدم شایستگی خود را به نمایش گذاشته که موجب سلب نعمت از او میشود چنانکه قرآن کریم میفرماید: (لئن شکرتم لازیدنکم و لئن کفرتم ان عذابی لشدید). شکر نعمت، نعمتت افزون کند کفر نعمت از کفت بیرون کند پس سزاوار است به شکرانة نعمتهای بیشمار الهی و جاذبههای زنانگی خدادادی از فرمان او اطاعت کنید و از ناسپاسی دوری جویید. نظریادتون نره
By Ashoora.ir & Night Skin