مراتب حجاب و پوشش اسلامی باتوجه به معانی مختلفی که برای جلباب ذکر شد و همچنین با درنظر گرفتن آیة اول که بحث تفسیری آن گذشت روشن میشود که جلباب و حجاب اسلامی دارای مراتب برترین، برتر، متوسط و حداقل میباشد. حجاب برتر جادرهای ساده و ضخیم عربی و ایرانی است و حجاب متسوط چادر کوتاه یا مقنعههای بلندی است که قسمت بالای قامت زن را از هر طرف به طور یکسان، به جز گردی صورت میپوشاند و برآمدگیهای سینه و جاذبههای بدن را کاملاً مستور میسازد و حداقل پوشش اسلامی مقنعه کوتاه و چارقدر و روسریهای بلندی است که تا نیمی از اطراف بالای تن را میپوشاند؛ به طوری که سرو موها و دورگردن و سینه را کاملاً میپوشاند؛ منتها اکر از پوشش متوسط و یا حداقل حجاب استفاده شود، باید برای پوشش بقیة بدن، از لباسهای ساده و ضخیم و غیرزینتی، مثل مانتو و شلوار ساده و غیرچسبان استفاده نمود. پوشاندن صورت و دستها تا مچ، در نظر اسلام به خطار مصلحت سهولت و راحتی ضرورت ندارد، البته در صورتی که از آرایش و زینتهای تحریکآمیز خالی باشد، هرچند با توجه به وجودملاک و فلسفة پوشش در صورت و دستها تامچ- که از زیبایی و جاذبه و تحریکآفرینی این اعضا، خصوصاً صورت برای مردان بالاخص جوانان و نوجوانان برخوردار میباشد- پوشاندن اینها نیز یک عمل بجا و نیکوست، که به ضمیمة چادر جزو برترین حجاب و پوشش اسلامی است، به ویژه برای دختران و زنان جوانی که از جاذبه و زیبایی خاصی برخوردارند و یا لااقل صورت به مقدار ضرورت بازگذاشته و بقیه پوشانده شود. چنانکه حضرت زهرای اطهر(ع)، آن که بانوی بزرگواری که مظهر و جلوة کامل کمالات الهی بودند و برترین اسوه و الگوهای انسانها، خصوصاً زنان تا ابد میباشند، از برترین حجاب اسلامی که چادر-عربی- و پوشیه است برخوردار بودند. چنین بانوی با ظمت و بینظیری را به حق میتوان گفت با شخصیتترین انسانها- زنان و مردان- و اجتماعیترین و متمدنترین و روشن فکرترین آنان بوده و تا پایان عالم هم خواهد بود. بنابراین چادر و پوشش عفیفانه میراث آن بانوی بزرگ اسلام است که تنها شیفتگان و محبین راستین آن حوریة انسیه که آن حضرت را سرمشق خود در راه و رسم زندگی کردن قرار دادهاند، به ارث برده و میبردند. اینان همانند آن حضرت و به پیروی ایشان، مشمول این بشارت والای پرودگار عالم میگردند: (فبشرعباد* الذین یستمعون القول فیتبعون احسنه اولئک الدین هداهم الله و اولئک هم اولوالباب)؛ بندگان[خاص] مرا بشارت ده، آنان که سخنان را میشوند؛ آن گاه از نیکوترین آنها پیروی میکنند، آنها کسانی هستند که خداوند هدایتشان کرده و آنان خردمندان ناباند. این ندای ملکوتی روحپرور و روشنگرا آن است که بندگان ویژه خداوندمتعال- اعم از زنان و مردان- کسانی هستند که دارای دو ویژگی عمده هستند: آزاداندیشی و حسن انتخابگری. منطق و سیره آنان این است که در سایه تحقیق و پژوهش، بهترین و کاملترین دین را که همانا دین اسلام است از میان ادیان و مکاتب انتخاب نموده و با استمداد و الگوگیری از قرآن و ائمة معصومین و حضرت فاطمةزهرا(ع) برترین اخلاق و رفتار را گزینش میکنند، آنگاه خویشتن را به آنها آراسته میسازند. سخنان دیگران را میشوند و با آزاداندیشی و عقل سلیم از اسارت چنگال رذایل همانند تقلید جاهلانه، تعصب، لجاجت، هوی و هوس و... بهترین را انتخاب و جامة عمل میپوشانند. خلاصه، زنان و مردان خردمند تشنة حق و جویای حقیقتاند؛ هرجا آن را بیابند با آغوش باز و روی گشاده از آن استقبال نموده و جان خویشتن را از چشمة گوارای آن سیراب میکنند، بلکه هر چه از آن مینوشند تشنهتر و مشتاقتر میشوند. اینان به حق هدایت یافتگان الهی هستند که در قیامت با قرآن و پیشوایان دین محشور و به سوی بهداشت هدایت میشوند و به اوج درجات بهشتی و همنشینی با آنها مفتخر میشوند و از برترین لذایذ غیرقابل توصیف و بیپاسان بهرهمند میشوند. سیاست گام به گام شیاطین توجه بانوان محترم به این نکتة مهم ضروری است که هر چه عفیفتر و پوشیدهتر باشند و از حجاب و وقار و متانت بیشتر و حجاب و پوشش بهتری برخوردار باشند، از همة مزایا و برکات عفاف و حجاب اسلامی که از اول این نوشتار تااین جا بیان شد، بیشتر بهرهمند میشوندو برای پاکی قلبهای خود و دلهای مردان، امنیت بیشتر و فرزندان آیندهساز بهتر خواهد بود. ممکن است برای برخی خصوصاً در ابتدا حجاب برتر و یا برترین پوشش، مشکل باشد اما حقیقتش آزادی، آسایش، تکاپو، نشاط روح است و کمال و اعتلای شخصیت و حفظ مخبوبیت را به دنبال دارد. مضافاً براین که استفاده از حجاب متوسط یا حداقل، خطر فریب و گرایش به بدحجابی و بیبندوباری را به همراه دارد. یکی از سیاستهایی که شیطان و دشمن برای فریب و اغفال زنان و دختران محجبه و عفیفه- و هر انسانی پاکی- برمیگزیند سیاست گان به گام است. از آن جا که گناه تحمیل برفطرت است، لذا ارتکاب جرم و گناه در ابتدا آن هم به صورت بیپرده، برای انسان دشوار و شکنجهآفرین است، چون حیای فطری مانع تباهی و وجدان بیدار در کمین است. شیطان با درنظر گرفتن همین روحیه، برای نفوذ و هجوم خود، قدم به قدم و آرام آرام آدمی را گرفتار میسازد، اول حجاب برتر و برترین را بسیار سخت جلوه داده و سپس با مهارتها و حیلههای گوناگون، بدحجابی و برخی از اعمال و حرکات و سخنان غیرعفیفانه را در نظر زینت آرایی کرده و جرم سنگین و عواقب وخیم آن را سبک و ناچیز نشان میدهد، تا گناه بزرگ بدحجابی و... دلربا شود و ترس از عواقب و عذاب آن از میان برود، آن گاه به تدریج در لجنزار بدحجابی و مدهای بیبندوباری و گناهان دیگر فرو رفته و به اسارت شیطان در میآید؛ چنانکه بسیاری از دختران اینگونه آلوده شدند. بنابراین زنان هرچه بیشتر در عفاف و پوشش خود قویتر و محتاطتر باشند، خطر فریب و حمله شیطان و شیاطین به آنان کمتر خواهد بود. خواهر گرامی: در غیبت چهل روزه حضرت موسی(ع) که به کوه طور برای ضیافت و عبادت الهی مشرف شده بود خداوند قوم او را آزمود، اکثر آنها به واسطه سامری، از خداپرستی به گوساله پرستی رو آوردند. پس از اتمام غیبت، حضرت به قوم خود فرمودند: «بدجانشینانی برای بعد از من بودید» یعنی به جای این که جانشین خوبی برای من در حفظ و ترویج دین الهی بوده باشید جانشین بدی بودید و دین را ضایع نمودید. در غیبت کبرای حضرت امام مهدی(ع) نیز ما امت اسلامی در بوتة امتحان الهی قرار گرفتهایم، خوب بیندیشیم و بنگریم که ما در این آزمون در برابر سامریهای زمان که گوساله هواپرستی را ترویج میدهند آیا سرافراز هستیم یا سرافکنده؟ آیا جانشین خوبی برای آن حضرت بودهایم یا نه؟ به راستی زنانی که عفاف و حجاب اسلامی را رعایت نمیکنند و در نتیجه ارزشهای الهی و انسانی را دگرگون میسازند؛ همان ارزشهایی که خونها و جانهای پاکان بسیار فدای آنها شده، که در راس آنها ائمه معصومین(ع) میباشد، تا این که آنها حفظ شده و به دست ما و آیندگان برسد، هنگام ظهور با چه رویی به سیمای ملکوتی آن حضرت نظر خواهند کرد؟! و اگر عصر ظهور را درک نکنند، باچه چهرهای بر پرودگار خویش وارد خواهند شد؟! اینک، وارد نظریهها و استدلالهای عقل حق بین دربارة حقانیت و فضیلت حجاب عفیفانه برای زن و بطلان و رذیلت بیبندوباری، بدحجابی و خودنمایی در جامعه میشویم: الف) براساس حکم عقل، موجود محبوب و هر گوهر ارزشمند و دوست داشتنی باید از دستبرد بیگانه دور و محفوظ بماند و گرنه از دست میرود یا آسیب میبیند؛ از این رو زن هم که در اظهر جنس لطیف و در باطن حقیقت شگرفی است، دارای محبوبیت و ارزش والایی است و باید در صدف عفاف و پوشش اسلامی قرار بگیرد، تا عظمت ارزش و محبوبیت او حفظ و از تماس بیگانه و نگاه او در امان باشد. به بیان دیگر عقل در مییابد که هر انسانی طبیعتاً تحت تاثیر لطافتها و زیباییها قرار گرفته و جذب آنها میشود و از آن جا که زن از لطافت و زیبایی خاصب برخوردار است، باعث ایجاد هوس و تحریک مردان گردیده و عظمت شخصیتی او مورد غفلت واقع میگردد و این موضوع زمینه را برای جذب غیرمشروع به زن فراهم میآورد و زیانها و فاجعههای جبرانناپذیری به وجود میآید؛ به همین دلیل باید در پرتو حجاب و پوشش عفیفانه، از تحریک و انحراف غیرزة جنسی در جامعه جلوگیری شود و این بهترین خدمت به زن و استمرار مقام معشوق بودن او و حفظ شرف و انسانیت مرد و زن است. خلاصه آن که زن همچون گل لطیف و زیبایی است که در پرتو حجاب عفیفانه و غیرت مردانه از نگاه ناپاکان و دستبرد نااهلان مصون میماند. ب) از دیدگاه عقل، آزادی جسمی و رفتارهای دلخواهانه باید به اندازهای باشد که به آزادی روحی و معنوی آسیب نرساند و چون لازمة آزادی بیقید و شرط و بیبندوباری، اسارت عقل و زندان روح و از میان رفتن استعدادها و تواناییهای والای انسانی زن و دیگر افراد جامعه است، عمل درست و حقی نخواهد بود و از آن جا که پوشش کامل و عفاف، زمینه رشد استعدادهای فطری و آسایش و آرامش روحی و روانی و تکامل زن و افراد جامعه را فراهم میکند حق و فضیلت است. خلاصه آن که، مصلحت استعدادهای عالی و روح ملکئتی زن و افراد جامعه میطلبد که آزادی جسمی و رفتاری و پوشاکی، تحت کنترل قرار گرفته و در جهت خلاف مصالح عالی فرد و جامعه نباشد، تا این که ویژگی روح و شخصیت فرد و افراد اجتماع که پویایی به سوی کمالات است حفظ شده، در نتیجه نشاط و آرامش و اعتلای شخصیت تحقق یابد. ج) بهترین قانون در نظر عقل و اندیشه، هماهنگی آن با موجودیت انسان و پرورشدهندة استعدادهای والا و تامین کنندة نیازهای واقعی او میباشد و از آن جا که تنها خداوند آگاهی کامل و فراگیر به مخلوقات دارد و انسانشناس و روانشناس بینظیر و در نتیجه قانونگذار و حاکم مطلق است، قوانین او عالمانه، حکیمانه و براساس ساختار روحی، جسمی و مصالح و مفاسد واقعی انسان تنظیم شده است؛ به همین جهت قانون و حکم الهی عقلا برهر نظر شخصی، قانونی و پسند اجتماعی ترجیح دارد. لذا حضرت علی(ع) میفرمایند: لولم ینه الله سبحانه عن محارمه لوجب ان یجتنبها العاقل؛ اگر خداوند سبحان از محرمات نهی نمیکرد، هر آینه برعاقل و خردمند لازم بود که از آنها دوری کند. مقدم داشتن نظر غیرالهی، ترجیح بلا مرجح و کاری بدون دلیل و امری جاهلانه و نابخردانه است که عقلا قبیح و مذموم میباشد. قرآن کریم در همین باره میفرماید: (افحکم الجاهلیه یبغون و من احسن من الله حکما لقوم یوقنون)؛ آیا حکم جاهلیت را میجویند و چه کسی برای اهل یقین-مؤمنان-بهتر از خداوند حکم و داوری میکند. امام علی(ع) نیز میفرماید: الحکم حکمان حکم الله و حکم الجاهلیه فمن اخطا حکم الله حکم بحکم الجاهلیه؛ حکم دوگونه است: حکم خداوند و حکم جاهلیت، پس هر کس حکم خدا را رها کند به حکم جاهلیت تن در داده است. براساس آیة فوقالذکر هر حکم و نظری که برخلاف حکم و نظر الهی باشد، باطل، جاهلامه و ناشی از پیروی هوی و هوس است و تنها افراد با ایمان و اهل یقین به آیات و دستورهای اویند که اطمینان دارند هیچ حکمی از حکم خداوند بهتر و والاتر نیست و در مقام عمل هم، تنهخا در برابر حکم و نظر او خاضع و فرمانبر دارند، اما افراد بیایمان و سست ایمان، احکام جاهلی را براحکام الهی مقدم میدارند که آیة فوق در سرزنش چنین افرادی است؛ از این رو مسلمانانی که پارهای از احکام و قوانین پروردگار جهانیان را رها نموده واز پی قوانین ساخت بشری، به ویژه نظرات واپسگرایانه غربی؛ همانند آزادی در لاقیدی، خودآرایی، خودنمایی زنان و فحشا میروند، در مسیر جاهلیت و تاریکی حرکت میکنند. آیا کسانی که خود را مسلمان میدانند، اما خواست و پسند جامعه را برخشنودی خداوندمقدم میدارند، مسلمان واقعی و راستیناند؟ در حالی که اسلام به معنای تسلیم در برابر دستورهای الهی بوده و مسلمان یعنی کسی که در برابر مقررات و فرمانهای الهی تسلیم و فرمانبردار است و هیچ سخن و رفتاری را برحکم الهی مقدم نمیشمارد. بنابراین رها کردن و بیتوجهی به برخی از احکام نورانی و دستورهای حکیمانه اسلام و پیروی از هوی و هوس، به این بهانه واهی که زمانه چنین اقتضا میکند یا خواست عمومی و پسند جامعه این است، در نظر عقل و وحی، منطقی پوشالی و کودکانه و عملی جاهلانه و حرکت در مسیر تاریکی و جاهلیت قبل از طلوع خورشید اسلام است، نه نشانة شخصیت، تمدن، روشنگری و کلاس بالا بودن و نظایر اینها. کدام عقل سلیم میپذیرد که احکام الهی به انسان شرافت و شخصیت نمیدهد، اما نظریههای باطل و گمراه کنندة دشمنان اسلام و پسندهای جاهلانه جامعه شخصیتدهنده و نشانة روشن فکری و امثال آن است؟ با این که صریح سخن خداوند متعال است که میفرماید: (ان اکرمکم عندالله اتقیکم)؛ به درستی که گرامیترین و بافضیلتترین شما نزد خداوند پارساترین شمایند. مگر این که فردی برخی از قوانین الهی و دینی را حیکمانه و عادلانه نداند! که البته این گونه سخن تنها ناشی از عدم شناخت و درک ساحت قدس الهی است، چرا که همة دستورهای پروردگار هستی براساس علم و حکمت و کرامت نامتنهای خداوند است و هدف او، تربیت عالمان کریم و تکامل و سعادت انسان در دنیا و آخرت است. او واجبالوجود، ذات بینهایت و کمال مطلق است و هیچ نقص و نیازی در او نیست و از اطاعت و عبادت انسانها بینیاز میباشد؛ از این رو هر چه او بدان امر نموده، باعث رشد کرامت و شخصیت انسان، و مایه روشنفکری و خردمندی است و مخالفت و ستیز با آن موجب محرومیت از این مزایا و برکات فراوان دیگر است. حضرت امام علی(ع) نیز میفرماید: کفی بالمرء جهلاً ان یرتکب ما نهی عنه؛ در نادانی یک انسانی همین بس که آن چه از آن نهی شده مرتکب شود. گذشته از اینها بانوان مسلمانی که فریب الفاظ ظاهرپسند و آراسته را میخورند، باید بدانند که با هتک حریم ارزشی حیا و حجاب به عمق معنای این واژههای فریبنده نمیرسند و فقط فریب خواهشهای نفسانی خود و فریبدهندگان را میخورند و ارزش و عظمت و منزلت خویش را کاهش میدهند. آیا با گفتن حلوا حلوا دهان شیرین میشود؟! د) تقید و پیروی جاهل از عالم یک حکم عقلی است؛ یعنی هنگامی که کسی به مصالح و مفاسد و سود و زیان خویش آگاه نیست، عقل حکم به تقلید و پیروی جاهل از عالم میکند. براین اساس همة انسانها و موجودات اندیشور باید از دستورهای خداوند عالم و حکیم مطلق اطاعت کنند، که از جمله آنها، لزوم رعایت پوشش کامل و اخلاق و رفتارهای عفیفانه زنان است. او خیر و صلاح آفریدگان را میداند و به آن سمت هدایت میکند. قرآن کرین در این باره میفرماید: (وعسی ان تکرهوا شیئاً و هو خیر لکم و عسی ان تحبوا شیئا و هو شرلکم و الله یعلم و انتم لاتعلمون)؛ چه بسا چیزی را ناخوش دارید، در حالی که آن برای شما خیر و نیک است و جه بسا چیزی را دوست داشته باشید، و حال آنکه که آن برای شما شروبد است و خداوند میداند و شما نمیدانید. این آیه، پرورش دهندة روح تسلیم در انسانهای باایمان و شفابخش کسانی است که در اثر ضعف عقل و شناخت، نیروی تشخیص خود یا جامعه را معیار قضاوت و درستی و نادرستی عمل قرار میدهند. آیه بیانگر آن است که دانش محدود بشری در برابر علم بینهایت خداوند قابل مقایسه نیست و تنها اوست که به همة اسرار و ناشناختههای نظام تکوین وشریعت آگاه است و خیر و شر همه را میداند و میشناسد، اما انسان از آنها بیخبر است. بنابراین تنها معیار خیروشر، نظر خداوند است، نه نظر و قانون بشری به ویژه انسانهای سطحی نگر، ظاهر بین یا هوس مآب. هـ) هر عملی که عقلاً قبیح و ناپسند و نقلاً به حسب آیه قرآن و سخن امام معصوم حرام باشد، مقدمات و پیش زمینههای آن نیز همین حکم را دارد؛ از این رو انحرافات جنسی عقلاً و نقلاً زشت و حرام است، چرا که برخلاف ساختار ابعاد وجودی انسان و مغایر با هدف آفرینش غریزة جنسی بوده و عواقب بسیار نامطلوب و ناگوار جسمی، عصبی و روحی دارد، لذا مقدمات اینها از قبیل چشمچرانی، بیحجابی، بدحجابی و نمایش اندامها، موها و زینتهای زنانه در برابر نامحرمان، دوستیهای غیرمشروع دختران و پسران و نظیر آنها نیز عقلاً و نقلاً زشت و حرام است.
By Ashoora.ir & Night Skin